يکشنبه، 21 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

محمد شمس بایسنقری

محمد شمس بایسنقری
(س نهم ق)، خطاط. مشهور به شمس‏الدین بایسنقرى. از خوشنویسان دربار بایسنقر میرزاى گوركانى و استاد خط این شاهزاده‏ى هنرمند است و به همین مناسبت در رمقها، خود را بایسنقرى و گاهى سلطانى منسوب داشته است. وى را از استادان خط ثلث قلمداد كرده و گفته‏اند كه اقلام سته را خوش مى‏نوشته است و كسى جز صاحب «گلستان هنر» یادى از خوشنویسى نستعلیق او نكرده است. شمس بایسنقرى معاصر و معارض جعفر بایسنقرى بود و از شاگردان معروف بغدادى خطاط به شمار مى‏رفت. تاریخ وفاتش را فقط سپهر متذكر است كه به سال 850 ق بوده است. از آثار وى: كتیبه‏ى قسمتى از آستانه‏ى رضوى و مسجد گوهرشاد كه تاریخ 821 دارد؛ قرآن سلطانى مذهب عالى، نسخ كتابت جلى یاقوتى، سر سوره‏ها ثلث دو دانگ عالى و آخر رقاع توقیع، با رقم: «وفق‏اللَّه... بكتابه هذا الكلام الحمید... شمس البایسنقرى... فى.. سبع و ثلثین و ثمانمائه الهجریه الهلالیه»؛ یك نسخه مثنوى «هماى و همایون»، به قلم كتابت خفى متوسط، به شیوه‏ى اظهر تبریزى، با رقم: «كتبه العبد... محمد بن حسام، المشتهر بشمس‏الدین البایسنقرى... سنه احدى و ثلثین و ثمانمائه الهجریه...» (831)؛ یك قطعه از مرقع كه همه‏ى قطعات آن به اقلام سته و به خط اوست و بعضى از آن به قلم نستعلیق كتابت جلى متوسط، با رقم: «مشقه العبد... محمد بن حسام المشتهر بشمس‏الدین البایسنقرى... فى دارالسلطنه هراه...»، دو قطعه با همان تنوع خطوط و نستعلیق نیم دو دانگ متوسط، به شیوه‏ى اظهر تبریزى، با رقم: «مشقه العبد محمد بن حسام المشتهر بشمس‏الدین...» و «مشقه شمس السلطانى...».[1] شمس‏الدین محمد بن حسام هروى، از خوشنویسان دربار بایسنغر میرزاى گوركانى و استاد خط این شاهزاده‏ى هنرمند است و به همین مناسبت در رقمها خود را «بایسنغرى» و گاهى «سلطانى» منسوب داشته است. همه جا مانند مطلع سعدین و حالات هنروران و حبیب‏السیر و غیره، شمس را از استادان خط ثلث، قلمداد كرده و گفته‏اند كه اقلام سته (محقق- ریحان- ثلث- نسخ- توقیع- رقاع) همه را خوش مى‏نوشته است، و كسى جز صاحب گلستان هنر، یادى از خوش‏نویسى نستعلیق او نكرده است كه گفته: «خصوصاً چهره‏گشاى خط نستعلیق كه عروس خطهاست، كسى بهتر از او مشاطگى نكرده است» و در دنبال همین مطلب نكته‏اى كه در تذكره‏ى دولتشاهى نیز آمده است آورده كه: «مشهور است میرزا بایسنغر دیوان قاضى شمس‏الدین طبسى را به مولانا فرموده بود كه كتابت كند و همیشه مى‏گفت كه «این نوع شعر و این قسم خط كه درباره‏ى این دو شمس كرامت شده، از فیوضات الهى است» كه به نظر مى‏رسد، این دیوان را باید به خط نستعلیق نوشته باشد (زیرا كه در آن عصر دیوانهاى اشعار فارسى را به ندرت به قلم دیگرى جز نستعلیق، نوشته‏اند). شمس‏الدین در خط ثلث از نوادر روزگار بوده و كتیبه‏ى قسمتى از آستانه‏ى رضوى و مسجد گوهرشاد كه تاریخ 821 دارد، نمونه‏ى بارز كامل خط ثلث است و به قول صاحب گلستان هنر: «خطوط سته را بسیار خوب مى‏نوشته و قلم بر قلم و قدم بر قدم یاقوت داشته، بسى نازك و به اسلوب و شیرین مى‏نوشته... فقیر خط او را با خطوط استادان سته (شیخ‏زاده‏ى سهروردى- ارغون كاملى- نصراللّه عراقى- مباركشاه زرین قلم- یوسف مشهدى- سید حیدر جلى‏نویس) موازنه كردم و به میزان نظر سنجیدم؛ خط وى كم از هیچ كدام نیست.» و به گمان من جز خط ریحان و ثلث، سایر اقلام را از یاقوت هم زیباتر نوشته است. شمس بایسنغرى معاصر و معارض و قرین جعفر بایسنغرى تبریزى است. در فراید غیاثیه تألیف جلال‏الدین یوسف محرر جامى، مكتوبى به انشاء مؤلف، از زبان مولانا احمد جامى به جعفر بایسنغرى است كه یك مورد اختلاف و جدال بین آن دو هنرمند خوشنویس زبردست را حاكى است و عین آن نامه را در اینجا مى‏آورم: «من انشاء العبد المحرر، الى یاقوت عصره و ابن مقلة دهره، مولانا جعفر التبریزى، عن لسان الحافظ احمد بن مولانا محمود الجامى: اى باد سلام سر به مهر از سر مهر از قطره به دریا برو، از ذره به مهر اعنى جناب عنبر تراب، فضایل انتساب، مولانا الاعظم، مزین مجالس ملوك العجم، ادام اللّه ظلال كمالاته على مفارق الامم الى حشر الرمم نظاماً جعفراً. واللّه على ما اقول شهید، كه در این مدت مدید و عهد بعید، مخلص مستهام جام، در صبح و شام، در سفر و مقام، دعاى دولت دوام آن خلاصه و زبده‏ى ایام را سادس صلوات مس به سموات سبع مرفوع گردانیده و مى‏گفته: (شعر) كاى بر سر كتّاب ترا منصب شاهى فتواى خرد داده برین حرف گواهى و بر هر مجلس كه درون آمده و از هر محفل كه بیرون رفته، به نشر ماثر و نثر مفاخر آن ناسخ مفاخر اوایل و اواخر، رطب‏اللسان عذب‏البیان بوده و خواهد بود. به از این خود چه كار خواهد كرد. هذا چنین استماع افتاد كه در آن اوراق كه مخدوم كریم‏الاعراق مداللّه ظلّه جلالاً به رسم سلام سایه‏ى سریر سلطان، زاده‏ى انام خلداللّه زمانه الى قیام اللیام رسانیده بودند، میان مولانا شمس حسام و آن برگزیده و معتقد سلاطین ایام، نزاعى واقع شده و لطف مقال به قبح جدال انجامیده و نهال خلافت معتلى و هلالى اختلاف ممتلى گشته و او گفته كه این خط من است و ایشان مى‏فرموده‏اند كه این خط خوب یاقوت است، و حضرت سلطنت را در این سخن ترددى واقع است. زینهار، زینهار، كه جعفروار بدان قول صادق ثابت باشند و یقین دانند كه چراغ كذب را نبود فروغى. تتمه‏ى آن اوراق كه مشرف است به اسم شریف یاقوت، عن قریب، فقیر غریب به حضرت سلطنت خواهد رسانید، تا اركان دولت و اعیان حضرت و ملازمان مخیّم اقبال و ملتزمان عتبه‏ى جاه و جلال را، چون صبح روشن و چون خورشید معین گردد كه جعفر صادق (ع) كه مى‏گویند، در عالم تویى. و خار از سمن و سیر از سوسن مبیّن شود و مولانا شمس حسام به حضرت پادشاه اسلام بعد از این ایام سخن لا واقع، به معرض عرض و موقف انهاء نرسانند، زیادت چه نویسد. (شعر) عمرت دراز باد كز الطاف كردگار هر روز دولتى رسدت نو، ز شهریار به محمد و آله الاطهار و صاحبةالاخیار». شمس‏الدین شاگرد معروف بغدادى خطاط است ولى پایه‏ى هنر او به مراتب از استاد فراتر است. تاریخ وفاتش را فقط سپهر متذكر است كه به سال 85 بوده. از آثار شیواى خطوط او: یك نسخه مثنوى هماى و همایون، به قلم كتابت خفى متوسط، به شیوه‏ى اظهر تبریزى، كه چنین پایان یافته است: «كتبه العبد المستغفر من ذنبه الراى الى رحمةاللّه الملك العلام محمد بن حسام، المشتهر به شمس‏الدین البایسنغرى، تجاوز اللّه عن سیاته، فى دارالسلطنة هرات، حماها اللّه عن الافات، فى سنة احدى و ثلثین و ثمانمائة الهجریه 831. سخن را بباید نهایت بدید ورق درشكستم چو اینجا رسید در كتابخانه‏ى ملّى، وین یك قطعه از مرقعى كه همه‏ى قطعات آن به اقلام سته به خط اوست و بعض آن به قلم نستعلیق كتابت جلى متوسط و رقم دارد: «مشقّه العبد المستغفر من ذنبه الراجى محمد بن حسام المشتهر به شمس‏الدین البایسنغرى تجاوز اللّه عن سیاته، فى دارالسلطنة هراة حمیت عن الافات والبلیات» در كتابخانه‏ى خزینه‏ى اوقاف، استانبول. دو قطعه دیگر با همان تنوع خطوط و نستعلیق نیم دو دانگ متوسط، به شیوه‏ى اظهر تبریزى، با رقم: «مشقه العبد محمد بن حسام المشتهر به شمس‏الدین تجاوز اللّه عن سیاته فى دارالسلطنة هراة حماه اللّه تعالى عن الافات» و «مشقه شمس السلطانى عفا اللّه عنه فى دارالسلطنة هراة حمیت عن الافات» در همان كتابخانه. یك قطعه از مرقع بایقرا طهماسب. ثلث سه دانگ جلى عالى و نسخ كتابت جلى عالى نستعلیق نیم دانگ متوسط با رقم: مشقه شمس السلطانى عفا اللّه عنه فى دارالسلطنة هرات حمیت من الافات» در خزینه‏ى طوپ قاپوسراى. - قرآن سلطانى مذهب عالى. نسخ كتابت جلى یاقوتى. سر سوره‏ها ثلث دو دانگ عالى آخر رقاع توقیع مانند كتابت جلى عالى با رقم: «وفق اللّه... به كتابة هذا الكلام الحمید و تحریره تتبعاً و نقلاً لما سطر و حرر من قبل قبلة الكتاب قدوة ارباب القلم الواصل الى جواراللّه یاقوت بن عبا اللّه المبتداء بالاشارة العالیة الصادر من جناب فلق ملوك الخافقین... غیاث‏السلطنة والدنیا والدین بایسنغر سلطان انار اللّه تعلاى برهانه... به اهتمام قرة عینیه و قرة ظهره و نور قلبه و نور بصره و هو السلطان الاعظم والخاقان المعظم المعتصم به حبل اللّه المتین علاء الدولة والدنیا والدین خلد اللّه تعالى سلطنته الى بوم... اضعف المحتاجین الى رحمة الملك الغنى شمس البایسنغرى روضةالاحباب (الحساب؟) العبقرى فى الثامن والعشرین من رمضان المبارك سبع و ثلثین و ثمانمائة الهجریة الهلالیة (847) در موزه‏ى اسلامى ترك.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.